۱۳۹۱ آذر ۲۰, دوشنبه


(مردم ) کیستند؟


درک دوگانگی اصطلاح  ( مردم ) کمک فراوانی به درک اساسی ترین سویه سیاست می کند.
اصطلاحی که هم به معنای مخاطبان ( سوژه ) طبقات حاکم ، هم به معنی ستمدیدگان و حذف شدگان است.  در طول تاریخ ما همواره شاهد نوعی" پیکار مردم علیه مردم " بوده ایم. 
آگامبن گفته است :  عصر ما چیزی نیست مگر همان تلاش روشمند برای پر کردن شکافی که مردم را دوباره پر کند، آن هم با از بین بردن ریشه ای (مردم حذف شده) .
در شرایط ورشکستگی سیاسی ، آنچه از دست می رود و پنهان می شود شکاف میان دو نوع مردم است. البته اگر سیاست را نه مدیریت و کار کارشناسی ، بلکه  به صحنه آوردن مردم  و بخشیدن صدا و مجال به بی صدایان و حذف شدگان از هر نوع و مرتبه ای بدانیم .
ورشکستگی سیاسی یعنی ظهور (سیاست دولتی) که مردم اش را خودش انتخاب می کند و به نیابت از آنها حرف می زند. برای ساختن مردم و نشان دادن ( حضور) آنها در دولت شهر ، به واقع برای بازنمایی مفهوم دولتی ( مردم) ، همواره به  ( دیگرانی ) نیاز است که از مجموعه مردم حذف شده باشند.در  اصرار بر تهدید این دیگران بیرونی است که مردم به انسجام دست می یایند. 
مردم حذف شده نمی توانند صبر کنند تا کسی پیدا شود و آنها را همان مردمی که بناست در سرنوشت خویش مشارکت کنند بنامد، بلکه برعکس ، این روندی نیست که در انتظار کسب مجوز از ( دیگری بزرگ ) ، از عرف جامعه ، باشد. بلکه خود اوست که باید ابتدا خودش را سوژه سیاسی یخواند .
این حذف شدگان هستند که باید خود را همان مردم بدانند.

تلخیص شده از مقاله سیاست طبقاتی و مفهوم مردم
کتاب قانون و خشونت ( گزیده مقالات)  ، نشر تهران

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر