۱۳۹۱ آذر ۲۰, دوشنبه

از درگیری های یک دانای کل:

روی صندلی کنار راننده یک ماشین  -  این ماشین یک ماشین معمولی است ..اممم... یک ماشین تولید داخل است که صاحبش
می تواند جز قشر گسترده ای از یک کارمند معمولی تا یک مغازه دار یا راننده آژانس باشد ، مثلا پژو . بله یک پژو چیز زیادی از راننده اش به ما لو نمی دهد  پس روی صندلی کنار راننده یک ماشین پژو یک نفر نشسته است.
اما چرا یک نفر؟ و چرا روی صندلی کنار راننده؟ برای اینکه یک نفر پشت فرمان خیلی تکراری است و احساس انتظار و تعلیق را منتقل نمی کند و ... احتمالا یک نفر به این خاطر که نویسنده نمی تواند به خوبی دیالوگ نویسی کند. 
حالا نوبت انتخاب جنسیت می رسد: به صورت پیش فرض یک نفر" مرد" در نظر گرفته می شود ،بعد اگراین نوشته در مورد یک زن باشد خواننده ممکن است انتظار یک رابطه عاشقانه را بکشد. اصلا حضور زنان در داستان فقط به همین خاطر است که راجع به احساسات زنانه یا روابط عاشقانه بنویسید، وگرنه یک نفر که همین طوری قرار است روی صندلی بنشیند چرا باید زن باشد؟ اصلا باید از خوبی های زبان فارسی استفاده کنیم،این عدم وجود ضمیر های جنسیتی به داستان حالت مبهم و گنگ مدرنی می دهد. همان یک نفر روی صندلی کنار راننده یک ماشین پژو نشسته است و دارد به یک شیشه شفاف که حاوی یک مایع بی رنگ است نگاه می کند. خوب است خوب است ! مایع ، شیشه ، حالا نوبت آن است که تصمیم بگیریم که داستان عاشقانه باشد یا جنایی ، درام اجتماعی و ...هر چیز دیگری که عشقمان بکشد! نفس عمیق بکش و بگذار تخیلت پرواز کند.
مثلا شیشه حاوی سم است و آن یک نفر ( ببنید چه خوب است که ندانیم آن یک نفر زن است یا مرد!) می خواهد یک نفر دیگر را هم که نمی دانیم زن است یا مرد بکشد و اصلا شاید آن یک نفر راننده ماشین یاشد.  نه داستان جنایی نباید این طور تعریف شود ، باید راز کثیف را ببری پشت یک دیوار پنهان کنی و همین طور که حواس خواننده را پرت کردی بعد ناگهان راز را پرت کنی جلویش و بگویی : هووو!  و به قیافه های ترسیده هرهر بخندی . 
خوب اگر شیشه به جای سم ، حاوی قطره های اشک باشد چی؟ زود تند سریع آن در را ببند احمق ! در کمد کلیشه ها را ببند. 
اجتماعی؟ شیشه دارو می تواند باشد...اممم!
اصلا چرا یک نفر روی صندلی کنار راننده یک ماشین پژو باید به یک شیشه حاوی یک مایع مرموز خیره بشود؟ بک اسپیس!



۲ نظر:

  1. برای شرلوک هولمز خودم :* سر فرصت میام همه اینجا رو میخونم :))

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. من بیشتر شبیه دکتر موریاتی هستم البته :)) :*

      حذف